Monday, August 23, 2004
روز پزشک گرامی باد امّا
Hospitals in iran روز پزشک را به همه عزیزان تبریک می گویم. در اینکه پزشکان و کادر مربوطه نهایت سعی و کوشش خود را برای مداوای بیماران و پیشبرد علم پزشکی می نمایند شکی نیست. در اینکه 1000 پزشک بر اساس آمارتازه منتشر شده بیکارند، هم شکی نیست( هر چند نسبت به بقیه رشته ها آمار بسیار خوبی است). همچنین از افراد با مسئولیت در این شغل نیز که شامل این نوشته نیز نمی شوند پوزش می طلبیم و آنها را همین ابتدا جدا می کنیم.ولی توجه شما را جلب می کنم به اینکه:
- تعدادی از پزشکان متخصص به چیزی به نام زیر میزی عادت دارند!
- کم کم مادیات می شود همه چیز حتی در درمان1
- اگر پول ندارید و مریض شدید باید بمیرید چرا؟ اولاً هزینه های درمان و دارو کمر شکن است. ثانیاً بیمه ها آنقدر کامل و جوابگو نیستند! ثالثاً پزشک و پرستار، هیچ کدام جوابگوی اعمال خود نیستند، اگر در تشخیص یا مراقبت اشتباهی پیش آید و حتی بیمار تلف شود آنقدر سیر بوروکراسی پیگیری و شکایت، کند است که بهتر است صاحبان بیمار فقط فکر تسویه حساب با محل درمان باشند تا شکایت و ... بنابراین خود به خود کیفیت در پناه سایه امنیت عدم پاسخگوئی پائین می آید.
- نکته دیگر در این رهگذر این است که هر چند کادر پرستاران از کمی حقوق خویش گله می کنند ولی اکثر موارد فوت یا وخامت اوضاع بیماران در ایران از مراقبت های بعداز عمل است.
- من برای بررسی بیشتر این موضوع دو جریان واقعی را که اگر خدای ناکرده سرو کارتان به بیمارستانها کشیده شده فراوان می بینید ذکر می کنم:
مورد اول: یکی از بیماران که عمل جراحی آب مروارید انجام داده و بستری است ( داشتن همراه برای بیمار در ایران یعنی معافیت پرستاران از انجام هر گونه مراقبت دلسوزانه ) از درد به خود می پیچد امّا خبری نیست! بنا به اصرار همراه بیمار و البته نبودن پزشک در محل بنا به گفته پرستار، بالاخره پس از چندین ساعت یک مسکن ناقابل تزریق می شود.
مورد دوم: در یکی از بخشها خانمی که کم خونی شدید دارد بنا به دستور پزشک بستری شده است. بی توجهی کادر مراقبت وپرستاری کاملاً مشهود است و پس از مدتی یکی از پرستاران می گوید پزشک هم امشب برای سرکشی نمی آید؟؟؟ همراهان بیمار هم ترجیح می دهند حداقل بیمارشان ا از این محیط خارج کنند.
اگر از آشنایان شما کسی را می شناسید که در بیمارستانی مشغول به کار است به شما خواهد گفت که چند درصد از مرگ و میر ها جدای از تشخیص ها و اعمال جراحی غلط مربوط به بی انضباطی و عدم حس مسئولیت آنهاست.
پس آیا بهتر نیست:
کمی به فکر بالابردن کیفیتها بود به جای چنه زدن سر حقوق؟
بهتر نیست به جای تقویت آپارتمانها ، سفرهای خارجی، ماکسیماها و ... کمی به فکر کار خود باشیم و حداقل آنرا درست انجام بدهیم و حداقل در پاره ای از موارد کمتر به فکر زیر میز خودباشیم؟
من که فکر نمی کنم پولهائی که از این طرق بدست می آیند اسم دیگری به غیر از خونبها داشته باشند!
بله همین است که قشری از جامعه به هر ضرب و زوری فرزند خود را برای تحصیلات پزشکی میفرستند! بله در این شرایط است که علوم پایه و سایر علوم هم در کشور دور از اذهان می ماند چرا که می بینند یک مهندس که درجه دکتری خود را که طول سنوات آن بیشتر از فوق تخصص پزشکی است گرفته و محقق و استاد دانشگاه است در کرایه منزل خود می ماند. بله تا زمانی که پزشکان ما حق ویزیت و مداوای خود را با دلار محاسبه می کنند اوضاع همین است. البته حق هم دارند چون به سفرهای خارجه و موارد وابسته عادت دارند. امّا اگر برای همه افراد مملکت حقوقها و دستمزدها با دلار محاسبه شود آیا عدم تعادل فعلی را داشتیم و آیا حداقل یک استاد دانشگاه نمی توانست حداقل کمی عقب تر از یک پزشک باشد؟؟؟
خلاصه کلام من همان حرفی است که در ایران جا افتاده و ریشه در همه مطالب بالا دارد: امیدوارم سرو کار هیچ بنده ای به دوا و دکتر نیفتد که !!!
0 Comments:
Post a Comment
<< Home