ده عدد لینکهای وبگردی برای این هفته

http://mouood.com/index.php

خوش به حال دانشجویان تهرانی میگی چرا؟ 20 هزار متقاضی وام ازدواج به صندوق معرفی خواهند شد

میدونید شما به جای کارت اینترنت کارت ویروس می خرید؟ 4۰ درصد پهناى باند اينترنت در ايران بدون استفاده مانده است

پذيرش نظارت بانك مركزي راه بقا صندوقهاي قرض الحسنه است
اصوات ديجيتالي ذهن/کارل زيمر

نامه زيباي چاپلين به دخترش

ارسال فايلها بدون استفاده از اينترنت

رفع اشکال قطع شدنهای متوالی و یا کاهش سرعت ناگهانی

بازگشت ارواح در مصر

آموزش خود هيپنوتيزم ساده Relaxation

وبگردیهای من در هفته اول شهریور 1383

لینکهای زیر که وبگردی من در هفته اول شهریور83 است را برحسب علاقه  با راست کلیک و با گزینه open in new windows در صفحه ای جدید ببینید.

در پي انجام حركت ناشايست؛ مقام چهارمي هاشم زاده به خطر افتاد

رئيس دانشكده علوم اجتماعي تهران - طبقه متوسط جامعه ايران در حال سقوط به طبقه پايين است

خبرنگار ايرنا در عراق آزاد شد

'عشق های دوشنبه' مخملباف

معاون اشتغال وزارت بهداشت- 35 هزار پزشك و پيراپزشك بيكار داريم

عکس - با محرومان

حوادث ايران و تهران طي يک هفته

لايحه قانونى ناظر بر پوشش مردم

صدور حکم پلمب چهار بيمارستان در تهران

اعتراض دولت به تغييرات لايحه برنامه چهارم

بسته خدماتی ويندوز اکس پی عرضه شد

آرواره جديد در عمل جراحی بی سابقه

تماشای تلويزيون برای ساعات طولانی به عضلات پشت آسيب می رساند

بسته خدماتی ويندوز اکس پی برخی از نرم افزارها را از کار می اندازد

دانشمندان راهی برای توليد هيدروژن از روغن آفتاب گردان ابداع کرده اند

دوست يابی به کمک وب سايت اورکات

ويروس 'خودکشی' بن لادن در اينترنت

ابتکار يک موزه بريتانيا برای توليد الکتريسيته از مدفوع

محقق اصلی ماموريت فضايی عطارد به برخی پرسش ها درباره آن پاسخ می دهد

شرح حال بيماران ايدز در ايران، پاسخ به سوالات شما درباره ايدز و ...

ايران در يک نگاه- پنجشنبه 5 شهريور

روزنامه های تهران- 5 شهريور

هفته نامه های ايران- ۶ شهريور

با حضور آيت الله سيستاني آرامش بر نجف حكمفرما شده است

 اعجوبه تكواندوي ايران و جهان طلاي آتن را به گردن آويخت

وزير اقتصاد - بيكاري در كشور كاهش يافته است

« ضايعات » سالانه 60 ميليارد ريال به بخش كشاورزي ايران خسارت مي زند

پيش نويس آخرين تغييرات قانون مجازات جرايم رايانه‌اي

ذخيره نشانی های اینترنتی

رجبعلي مزروعي- مي‌‏خواهيم جمهوري اسلامي بماند، ايلنا

مجيد انصاري- انتقاد جدي به شوراي نگهبان داريم، ايلنا

ورود تيم ملي فوتبال ايران به رم

آماده باش بهداشتي براي جلوگيري از ورود وبا از عراق

آخرين آمار ايدز در کشور؛ 7هزار نفر

- پاپ نسبت به گسترش مادي گرايي و الگوسازي كاذب بين جوانان هشدار داد

تاريخ هنر بر روى شبكه اينترنت

پيش بيني وقوع زلزله شديد در اروپا

تيم ايران، دو ماه زود به آتن رفته است!

نانوتكنولوژي‌ در جهان

دوم خرداد؛ مثبت يا منفى، سيدمصطفى تاج زاده، شرق

كالبد شكافي حقوقي اعدام «عاطفه» - ليلي پورزند

کارت حافظه دوربين ديجيتالتان را بجوشانيد!

اظهارنظر شوراي نگهبان درباره‌ اصلاحات لايحه‌ برنامه‌ چهارم توسعه- در برخي موارد ابهامات همچنان باقي است، ايسنا..

مقايسه‌ بين تبليغ مسلحانه و تبليغ مصلحانه، متن سخنراني سعيد حجاريان در اردوي ساليانه‌ انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران، ايسنا

انتشار قانونی آثار گروه موسيقی کوئين در ايران

تاکيد بوش بر رويکرد ديپلماتيک برای حل مساله ايران و کره شمالی

عبدالکريم سروش- اسلام نيازی به صنف روحانی ندارد

کارنامه سه ماهه مجلس هفتم

صفحه ويژه المپيک

پديده 'خود روان درمانی' در ايران

افزايش چشم گير جراحی های زيبايی در شهرهای بزرگ ايران

وزارتخانه ای برای رفاه

سرگذشت موسيقی علمی در ايران

رشته برنامه های 'صادق هدايت؛ پيشگام داستان نويسی جديد در ايران'

تازه های فيلم و سينمای ايران و جهان

گردش ۳۶۰ درجه در مريخ

---

در این خانه کسی هست؟

فاجعه اقتصادی در اصفهان! و زجر مردم بینوا!

 

اشاره :

کمتر از یکسال است که در اصفهان و شهرهای دیگر ایران واقعه ای رخ داد که هنوز داغ آن بر فضای زندگی مردم شهر مستولی است. چرا که تلاش مسئولین نتوانسته است جبران خسارتهای مالی و البته جانی این قضیه را بنماید . امّا چرا ما عنوان این مقاله را به اصفهان اختصاص دادیم؟ با توضیحی که در پی خواهد آمد شما همه چیز را خواهید دانست و البته دوست داریم که خود شاهد، ناظر، و قاضی باشید و با ارسال نظرات خود التیامی بر این فاجعه اقتصادی باشید، چرا که اینجانب از نزدیک بر این ماجرا و جریانات آن شاهد و ناظر بوده ام و آب شدن مردم در این داغ، فغان و گریه و ضجه مادران و پدران، مرگ بیماران منتظر برای رسیدن مبلغی برای مداوا، جدائی دو جوان در آستانه تشکیل زندگی مشترک، داد و فغان و .... همه و همه را با چشم خویش نظاره کردم و با گوش خویش شنیدم. و اما ماجرا چیست؟
مطلب امروز، در مورد اعلام عدم موجودی صندوقهای قرض الحسنه در شهر اصفهان و بررسی تبعات ناشی از آن و اقدامات انجام شده تا کنون است. برای اینکه بهتر در جریان آغاز این ماجرا قرار بگیرید از شما دعوت می کنم به مطالب زیر که مربوط به وبلاگ قبلی من به نام پیک راستان است توجه کنید و پس از آن به ادامه مطلب می پردازم. در اکثر موارد بنده در صحنه حضور داشتم و سعی شده خلاصه مطلب آورده شود.

در ابتدا به ذکر مواردی از خبرهای روزهای اول ماجرا می پردازیم تا شما با فضای آنروزها بیشتر آشنا شوید.

"خبر ناگهانی عدم موجودی موسسات اعتباری، درست يك روز پس از برگزاری انتخابات مجلس و بیچارگی هزاران خانواده در اصفهان،آیا مسئولی هست؟

2/12/82 شنبه:

درست يك روز پس از برگزاری انتخابات است و هنوز خستگی آن از تن مردم اصفهان، درنيامده كه خبری غير منتظره مردم را پريشان و بهت زده ميكند. خبر، از آن حكايت داشت كه موسسات بزرگ اعتباری خصوصی كه در دو سه سال اخير نقش بزرگی را در ساماندهی اقتصادی و معيشت مردم بينوا باز كرده بودند ( و صد البته مورد خشم و انتقاد بانكهای دولتی و خصوصی سراسری نظير بانك مرکزی، بنیاد و غيره بودند.) اعلام عدم موجودی كرده اند و نه تنها نمی توانند وام های تصويب شده را در اختيار مردم قرار دهند بلكه اصل پول را كه برای نود درصد سپرده گذاران به معنای تمام زندگی ايشان بوده است را ندارند! داد، فرياد، گريه، شيون و ... تنها چيزی است كه از چند صد متری اين موسسات، كه روزی تنها ملجا مردم بودند به گوش ميرسد. تنها چيزی هم كه ديده نميشد وجود حتی يك مسئول كه بگويد اينجا چه خبر است؟ اوضاع به آن حد وخيم بود و ازدحام جمعيت در اولين روز پخش اين خبر طوری بود كه چندين نفر به دلايلی راهی بيمارستان ها شدند.
اما واقعا" چه كسی پاسخگو ست؟ آيا درست است افسر انتظامی كه برای دادرسی مردم از او استمداد جسته اند به خانم مالباخته ای بتازد و حتی بگويد: آيا آنروز كه به اين بانكها آمديد از كلانتری اجازه گرفتيد يا نه؟؟؟؟؟!!!!! آيا امكان اطلاع رسانی اين خبر و انعكاس درد و رنج مردم، به هر طريق وجود ندارد؟! و جالب اينجاست كه اين بن بست اقتصادی چند روز قبل از انتخابات برای صاحبان موسسات مسجل شده بود ولی به مردم اطمينان كاذب داده شده بود!
در ميان اين افراد عده زيادی هم بودند كه بيمارانشان در انتظارشان هستند و ....
و اما از كجا شروع شد... يكماه پيش بانك مركزی شبه ورشكستگی موسسه بزرگ آل طه اصفهان را پخش كرد و بعلت پخش اين شايعه و دريافت اكثر موجودی اين موسسه، توسط مردم، اين موسسه نتوانست حتی به طور كامل موجودی مردم را بدهد و الان و در پی همان شايعات " اصحاب كهف "، "آل ياسين" ، " محمد رسول الله شعبه جی" ( با همه تيليغات كشوری اش )، " ايثار" و ... در شب عيد 1383 ميتوان گفت خانواده هائی را داغدار كردند. ( كه به گفته مسئولين اين موسسات عدم همكاری بانك مركزی موجب اين امر شده است.)
ريشه اين جريان در كجاست؟ .... غضب سيستم دولتی و بانك های سراسری خصوصی؟... اهميت بيش از حد مردم به شايعات يا بعبارتی ضعف فرهنگی در تصميم گيری؟... بی كفايتی اقتصادی موسسات مزبور؟... كلاهبرداری و تبانی؟... ضعف قانون يا بعبارتی عدم اجرای قانون؟... يا اينكه ما صاحب، ملجا و پناهگاه امنيتی مطمئنی برای پيگيری خواست و شكاياتمان نداريم؟ و يا ......

82/12/3 يكشنبه:

راهپيمائی مردم از طرف خيابان جی تا استانداری، سر دادن شعار، خرد كردن شيشه بانك های مسير، تجمع دهها هزار نفر مقابل استانداری، بستن خيابان شيخ بهائی از طرف سپرده گذاران اصحاب كهف.... طی اين اقدام كه روشن شد عامل اصلی تعطيلی يا به اصطلاح ورشكستگی اين موسسات اعتباری، اقدام بانك مر كزی بوده است مدير صندوق قرض الحسنه بر بالای بام استانداری حضور يافت و خطاب به مردم گفت: من به نمايندگی از 240 هزار سپرده گذار قرض الحسنه محمد رسول الله و 250 هزار سپرده گذار قرض الحسنه آل طه در اينجا از حق شما دفاع می كنم. وی تصريح كرد: تمامی مسوولين استان می دانند كه اين صندوقها برای مردم و به خاطر رفاه آنها كار می كنند. وی در ادامه با توجه به اعتراض گسترده مردم و صحبت با استاندار اصفهان گفت: صندوقهای قرض الحسنه از امروز صبح كار خود را آغاز می كنند و مردم برای همكاری با آنها در اين ماه به صندوق آل طه دو قسط پرداخت و جهت پس گرفتن پولهای خود نيز به صندوق محمد رسول الله جی مراجعه نكنند.

صدا و سيما:

طی خبر 2 دقيقه ای، باز بودن تمامی صندوقها را اعلام كرد. اطلاعيه هائی از طرف كميته ويژه، درب تمامی صندوقهای شهر زده شد كه حكايت از رسيدگی مسئولان داشت.

82/12/4 دوشنبه:

رای صادره فقط در مورد قرض الحسنه محمد رسول الله و قرض الحسنه آل طه نافذ است و در مورد ساير صندوقها نيست. هر چند صندوق قرض الحسنه محمد رسول الله و قرض الحسنه آل طه كار خود را با نوبت بندی شروع كردند اما از ادامه كار صندوقهای بزرگی همچون اصحاب كهف و ايثار خبری نيست. مردم با درهای بسته مواجه شدند. پس از آن جمعيت به طرف استانداری حركت كرد و خيابان مقابل استانداری را مسدود كرد. شمار اين جمعيت به لحاظ اطلاعيه صدا و سيما مبنی بر باز بودن اين صندوقها كمتر از روز پيش بود ( كه دروغ از كار در آمد). مامورين انتظامی به مردم گفتند: برای تك تك شما نيرو در داخل محوطه داريم (ضد شورش)، شكايت كنيد تا برای شما تحقيق كنيم، تا شكايت نكنيد كاری نمی كنيم، موضوع ديروز فقط به صندقهای قرض الحسنه محمد رسول الله و قرض الحسنه آل طه ارتباط داشت. در همين حال چند نماينده از طرف متحصنين برای مذاكره و طرح شكايت با نمايندگان دادسرا، استانداری و نيروی انتظامی به داخل رفتند و شكايتی تنظيم و ارائه شد ( سومين شكايت ارائه شده از طرف مردم!!!!). در همين حين درخواست فاكس شده ای از طرف نيروی انتظامی كه حكايت از تامين جانی مسئولين صنوق اصحاب كهف داشت قرائت شد و مقرر گرديد اين صندوق از 5/8 فردا صبح سه شنبه با ز باشد!!!! و حكايت همچنان ادامه دارد....

14/12/82 پنج شنبه:

طی جلسه ای در استانداری مقرر شد، استانداری با كسب مجوز از وزارت كشور نسبت به خريد مايملك كليه صندوقهای شهر اقدام نمايد و موجودی شهروندان را پرداخت نمايد.
در حاشيه:
1- صندوقهای محمد (ص) و آل طه ظاهرا" توانسته اند با مشتريان به توافق نسبی برسند. برخی از مشتريان صندوقها نيز گفته اند برای كمك به ادامه حيات اين صندوقها تا بعداز عید صبر می کنند ( دو نکته مهم: الف: آیا اراده بانك مركزی بر ادامه كار اين صندوقهاست؟ ب: چه تضمينی برای تعهدات اين صندوقها و بطور كلی ناپديد نشدنشان بعد از عيد وجود دارد؟) 2- از تب و تاب جريان بطور كلی كاسته شده است. 3- به دليل اينكه سياست بانك مركزی كنترل تورم از طريق جمع آوری نقدينگی است، بعيد بنظر ميرسد كه مردم، حداقل قبل از عيد به پولشان برسند ( بعد از عيد هم خدا بزرگ است.). 4- اصحاب كهف با وجود عدم ورشكستگی و اينكه در طول ماههای آخر فقط پول جمع ميكرده است همانند ديگر ان از دادن پول امتناع ميكند و به بهانه حسابرسی از اجرای تعهدی كه ميگويند به استانداری داده اند و طی آن قرار شده كه يك سوم پول سپرده گذاران را قبل از عيد بدهند امتناع ميكند. 5- شكايت هم نه چندان ساده و نه كارساز است. 5- يكی ازشهروندان می گفت برای شكايت جهت پيگيری به دادگاه رفته است و برای آن بايد ده درصد طلب مورد ادعای خود را به حساب دادگستری بريزد (بعدا" مسترد می شود) و مبالغ زيادی تمبر باطل كند، بعلاوه وكيل اين فرد دريافت بيست درصد مبلغ را درصورت موفقيت خواسته است، البته اين امر در صورتی محقق ميشود كه موكل املاكی را از صندوق برای ضبط و فروش بشناسد و معرفی كند (تو خود حديث مفصل بخوان از اين مجمل!) 6- دولت و نهادهای قانونی مسئوليتی را بصورت جدی در قبال پيگيری مسئله متوجه خود نمی دانند(فقط جلسه). 7- به نظر ميرسد قصه اين صندوقها به دليل ناسازگاری بانك مركزی روزهای آخر خو را سپری می كند!!؟؟

شنبه 16/12/82:

از استانداری اصفهان خبر ميرسد كه وزارت كشور با موضوع توليت استانداری جهت فروش اموال برای برگرداندن سپرده های مردم موافقت نكرده است و در پی آن مردم مجددا" در مقابل برخی صندوقها من جمله اصحاب كهف تجمع نموده اند.
در حاشيه:
1- چگونگی ادامه فعاليت اينگونه صندوها صرفا" با شرايط ويژه ميسر شده است. از جمله: وامهای با مبالغ كم ( كمتر از 3 ميليون) و دوره برگشت كوتاه تر دو سال و بهره ای بيشتر از حد فعلی ( بيشتر از سه الی چهار درصد). 2- صندوقها و مسئولين آن با گذشت دهها روز از بحران بی تفاوت تر از گذشته و با بی اعتنائی با مسئله برخورد كرده، از طرف ديگر با شنيده شدن اخباری كه افق روشنی را نشان نمی دهد، همچنين فرا رسيدن تعطيلات طولانی مدت عيد، مردم و سپرده گذاران احساس عدم امنيت بيشتری كرده و بر نگرانيشان افزوده شده است.
برخی لینکها از سایتهای خبری در آنروزها:
•
به دستور مقام قضايی استان:صندوق های قرض الحسنه «جی» و «آل طه» دراصفهان تعطيل شد
•
تجمع در مقابل استانداری اصفهان پايان يافت: صندوق قرض الحسنه محمد رسول الله به فعاليت خود ادامه می‌دهد
•
مردم متحصن و خشمگين اصفهان در مقابل قرض الحسنه : ما مجلس هفتم نميخواهيم - دزدو نزول خور نميخواهيم
•
گزارش و تصاويری از تجمع امروز مردم در مقابل صندوق قرض الحسنه جی اصفهان

بعد از آن چه شد؟

آنچه خواندید حدیثی ناتمام بود از آنچه بر مردم گذشت. به هر صورتی بود، مردم تا بحال با اقسام و انواع برنامه های تلویزیونی و روزنامه ها که مدعوین آنها را قاضی مخصوص پرونده و مسئولین استانداری و ... تشکیل می دادند به مردم تفهیم شده است که:
• اشتباه اصلی را مردم کرده اند ( نه مسئولین که می بایست از فعالیت مراکزی آنهم با این بعد فعالیت اگر غیر قانونی باشد جلوگیری می کردند ) به این جهت که پولهای خود را در این صندوقها گذاشته اند.

• تا کنون فقط تا حسابهای تا مبالغ حدود 300 هزار تومان پرداخت شده است!
• بسیاری از مردم حتی پولی که از فروش منزل خود بدست آورده بودند ( که اینروزها یعنی هستی یک شخص) را در این صندوقها گذاشته بودند.
• گفته می شود کسانی که مبالغ یک میلیون به بالا را گذاشته اند تا چندین سال دیگر باید در انتظار باشند.
• لازم به ذکر است که تعداد سپرده گذاران در این حسابها در اصفهان بالای 600 هزار نفر است یله یعنی درگیر شدن چیزی حدود 3 میلیون نفر! یعنی برباد رفتن سرمایه زندگی! هزینه عمل جراحی! هزینه جهیزیه یک دختر دم بخت! هزینه دامادی یک جوان ! برباد رفتن پولی که مردم از فروش خانه و زندگی خود بدست آورده بودند! یعنی تعدادی از مردم که خانه شان به همیتن دلیل سرای غم شده است! یعنی فلج شدن 3 میلیون!
•
اماّ نکته مهم در اینجا این است که :

آیا همین آمار ناکامل برای اینکه دولت و مجلس و کل نظام به جای سرزنش مردم! به کمک آنها بیایند کافی نیست؟ آیا فقط در صورت زلزله باید اعلام بحران و عزای عمومی کرد؟ در صورتیکه این مورد از صد زلزله بدتر است؟ در زلزله حداقل به کمک مردم می آیند نه سرزنش کنند! عزای عمومی نیست ولی در دل بسیاری از مردم اصفهان غم بزرگی نشسته و مردم در سکوتی همراه با سئوال توام فرو رفته اند؟ شاید باید منتظر انتخاباتی دیگر بود تا آنهم از ترس اقدامی کرد؟ آیا پاسخ مردم اصفهان که آمار بالاترین شهید و ایثارگر را در دفاع مقدس برعهده داشتند این است ؟ آنهم فردای روز انتخابات مجلس؟ یعنی این به جای دست درد نکناد این مردم مستضعف است؟

نکته آخر:

جلسه، بحث، برنامه های رادیوئی و تلویزیونی ، نطق نمایندگان جدید مجلس، نماز جمعه و امام جمعه محترم، دستور رئیس جمهور و در آخر مجلس جدید! هرکدام گفتند و نوشتند و غصه خوردند امّا باور کنید هیچ کدام دردی از مردم را دوا نمی کند. این زخم روز بروز چرکین تر می شود! مرهم بگذارید نه با کاردهای مختلف آنرا خراش دهید! نمی خواهیم نیروی انتظامی و پلیس ضد شورش را به رخ ما بکشید، که این عزیزان هم فرزندان این مردم اند و خود زجر کشیده امّا صبور همانند مردم!
خواهش میکنیم مرهم بگذارید ، قبل از آنکه این زخم سر به تو، سرباز کند. ما مملکت، مسئولین ، اسلام و... را دوست داریم امّا ........ حیّ علی خیرالعمل

سيد فخرالدين افضلي

منبع: دو هفته نامه اینترنتی شرقیان شماره دو

 

---

جهان در سال ۲۰۱۳- قسمت دوم

اشاره :

در شماره قبل، ده سال پیش یعنی 1993 را مورد بحث قرار دادیم و از آن، به حال رسیدیم و در طی آن دراین قسمت و قسمت بعدی به سال 2013 و پیش بینی های مربوط به آن براساس مدارک علمی و نظر دانشمندان خواهیم پرداخت.
تمایل داشتم که این مطلب را در همین قسمت به پایان برسانم ولی جذابیّت، تازگی و علمی بودن مطلب، آنقدر ارزش داشت، تا با کمترین حذفیات، آن را برای ارائه به شما بزرگواران فراهم نمایم . لذا این مقاله انشاء الله در قسمت بعدی یعنی قسمت سوم به پایان می رسد.
انتظار من از شما: دوست دارم مثل یک خواننده ساده که داستانی را می خواند با این مطلب روبرو نشوید. چرا که اساساً مطلب علمی آنهم وقتی می تواند تا اینقدر به امنّیت غذائی و سلامتی حال و آینده من و شما در ایران و البته در جهان مربوط باشد نباید بی اهمیت تلقی شود. دوست دارم در مورد نقّادانه وبا نیم نگاهی به وضعیت خودمان در ایران، مطالب را بخوانید و ما را از نظرتان هر چند کوتاه، بی نصیب نگذارید. ما هم در اولین فرصت به بررسی و انتشار آنها خواهیم پرداخت.

 

10سال آینده: چه پیشرفتهایی را در تکنولوژی، در ده سال آینده میتوان انتظار داشت؟
یکی از دانشمندان که در مرکز فعالیتهای تولیدی غذا و کشاورزی قرار دارد (Mike Boehlie) ، در بخش فعالیتهائی که در مزرعه انجام می شود ( و در واقع به فروش و عرضه محصول ارتباط پیدا می کند) سه پیشرفت تکنولوژیکی را مشاهده می کند، که عبارتند از:
• پیشرفت در فعالیت و تحقیقات نیروی محقق، در ارتباط با محصولات گیاهی و حیوانی،
• پیشرفت در تکنولوژی سیستم های اندازه گیری، سنجش ( طبقه بندی ) ، بازرسی و کنترل،
• پیشرفت در تکنولوژی فرآیندهای کنترل اتوماتیک.
بر اساس نظر ایشان، هر مرحله دارای اهمیت مخصوص به خود آن می باشد ولی آنچه در این میان مهم به نظر میرسد سود آوری اقتصادی آنهاست که در نهایت همین مورد به تغییرات عمیق این بخشها منجر می شود. در اینجا، ما به بررسی این سه بخش خواهیم پرداخت.
اولین بخش یعنی نیروی محقق:
تلاش در این زمینه در ادامه تلاش محققین بیوتکنولوژی در زمان ماست. تلاشهائی که توانست به بو جود آوردن کالتیوارهائی مثل : Roundup Ready soybeans, Bt corn ,and cotton ، منجر شود. بعنوان مثال تکنولوژی Roundup Ready فرآیندهای رشد سویا را تسهیل می کند. این تکنولوژی نه تنها روشهای کنترل علفهای هرز را بهینه می سازد، بلکه موجب می شود به فعالیتهای مدیریتی و آزمایشگاهی کمتری نیز نیاز داشته باشیم، و همچنین به یک کشاورز اجازه می دهد که زمینهای بیشتری را با کار کمتر و سود بیشتر اداره کند.
آنچه در بالا در ارتباط با کار محققین بیو تکنولوژی و در مورد تولید گونه های جدید اشاره شد، در واقع نهاده ها یا ورودی های(input) یک مزرعه را تشکیل میدهد. همانگونه که می دانیم خروجی یک مزرعه محصول آن می باشد و باید دید در این بخش ها نیروی انسانی محقق چه خواهد کرد؟ در واقع در این قسمت است که محققان، پیشرفتهای بیشتری خواهند داشت، بعبارت دیگر محققین به تولید محصولاتی با کیفیت بهتر بطوری که میزان پروتئین، سطح اسیدهای آمینه، تولید روغنهای سالم تر و... کاملاً تحت کنترل و مطابق با توصیه های پزشکی باشد روی خواهند آورد. Boehlje اشاره می کند رسیدن به این اهداف، دیگر آرزو نیست و آنچه به ما امید داده است این است که ما برای رسیدن به این اهداف به سطحی از دانشها من جمله بیولوژی نیاز داریم که هم اکنون آن را در اختیار داریم.
تغییراتی که در سود آوری محصولات مختلف در ده سال آینده روی خواهد داد ( برخی محصولات جایگاه ویژه ای پیدا می کنند ) کشاورزان را به تولید محصولاتی متفاوت با ارزش بالاتر سوق خواهد داد.
دومین دسته از این تکنولوژیها:
سیستمهائی که اندازه گیری و بازرسی و کنترل کیفیت را برعهده دارند پیشرفت خواهند کرد و کاربرد گسترده تری پیدا خواهند کرد. تعدادی از این وسایل که از این تکنولوژی استفاده می کنند مثل: GPS ، بازرسی و کنترل عملکرد تولیدی، سنجش از دور(RS)، ماشینهای هوشمند و ... همه و همه ابزار و تکنولوژیهایی هستند که به ما اجازه می دهند که بدانیم در کجا هستیم، چه می کنیم و چگونه انجام می دهیم؟ Boehlje می گوید که : بزودی از راه می رسند، چه جیزی؟ بله وسایل پیشرفته که یک مجموعه از عملیات تولیدی کشاورزی را در مقیاس وسیع انجام خواهند داد.
کنترل دقیق و بازرسی برای همه چیز: Boehlje تغییراتی را که پیشرفت صنعت در گلخانه ها موجب می شود را بررسی می کند و پیش بینی می کند که همه چیز تحت بررسی و باز بینی قرار خواهد گرفت ( از قبیل هوا، خاک، گیاهان و حیوانات). پیشرفتهای در تکنولوژی سنسورها ( گیرنده های هوشمند )، به ما قدرتی خواهد داد که بطور نسبتاً کامل اندازه گیری دقیق فرآیندهای رشد، فرآیندها و حوادثی که در محیط پیرامون رخ می دهند ، بکارگیری ماشینها و... را خواهیم داشت. جالب است بدانید که هرگونه مداخله انسان نیز با پیشرفتهایی که گفته شد بصورت اتوماتیک درخواهد آمد. بنابر موارد گفته شده میتوان گفت در استفاده از وسایل و ادوات کشاورزی نیز نوعی هماهنگی با محیط پیرامون ( از جمله مسائل توسعه پایدار محیط زیست و کیفیت خاک و محصول تولیدی) صورت خواهد گرفت و تمام این موارد نیز با استفاده از سنسورها و دیگر وسایل پیشرفته بصورت اتوماتیک خواهد بود و در نهایت استفاده از وسایل تعدیل می شود. البته در برخی موارد و برای رسیدن به اهداف همه جانبه نگرانه نیاز است که از سودآوری زیاد هم چشم پوشی نمود تا برخی از وظایف و اهدافی که در این بخش ترسیم می شود را انجام داد. ( بعنوان مثال برای آسیب کمتر به محیط زیست یا اهداف کاهش فرسایش خاک و یا محصولاتی که برای سلامتی انسان ضرر ندارند).
سومین بخش از این تکنولوژی مورد اشاره در بالا، یعنی تکنولوژی کنترل فرآیندها بصورت اتوماتیک، ممکن است بیشترین پیشرفتها را در تولید محصولات کشاورزی بهمراه داشته باشد. Boehlje می گوید که این تکنولوژی حقیقتاً فرآیندهای تولید را تغییر خواهد داد بطوریکه کاملاً آنرا حس خواهیم کرد، و این امر به تولیدات گیاهی، دامی، و ماشینهای وابسته به این امور کمک خواهد کرد و موجب خواهد شد که تولیدات ذکر شده در مناسبترین سطح قرار بگیرد.
بعنوان مثال در این زمینه میتوان به آبیاری اشاره کرد. شکی نیست که وقتی آب باران برای کشاورزی و تولید محصول کافی نیست نیاز به آبیاری داریم ( برخی کشورها من جمله در اروپا با آبیاری به دلیل تکافوی آب باران برای تولیداتشان، چندان مانوس نیستند!!!). ولی دیگر از سیستمهای ساده خبری نخواهد بود، در آینده سیستمهائی خواهیم داشت که در آنها، سیستم آبیاری، به سنسورهای گیاهی،سنسورهای خاکی و به ایستگاههای هواشناسی پیوند زده می شوند و مرتبط خواهند شد. و آنها تعیین خواهند نمود که چه میزان آب باید در اختیار گیاهان قرار گیرد. در این راه از تکنیک GPS و نرم افزارهای مختلف بهره گرفته می شود. بعنوان مثالی دیگر،یک گلخانه را در نظر بگیرید که در آن سیستمهای اتوماتیک، زوایای پنجره ها، رطوبت، آب و حتی مواد غذائی مورد نیاز گیاهان را تامین خواهند کرد. بنابراین همه ما به این می اندیشم که چگونه محصولات را در مزارع، و دام را در دامداری ها بهتر از گذشته و سالمتر از پیش رشد دهیم.

....ادامه دارد
در ادامه و در شماره بعدی به فنآوری نانو، بی سیم، مواد بنگ بنگ، بیوتکنولوژی، نرم افزارهای کامپیوتری و بالاخره به 10 فن آوری جدید در انرژی که در سال 2010 رخ خواهند داد، خواهیم پرداخت.

سيد فخرالدين افضلي

منبع:دو هفته نامه اینترنتی شرقیان شماره دو

چک کردن جی میل بدون باز کردن مرورگر با Gmail Notifier

I get Gmail at this night

از دوست عزیزم آقای دشتی در سایت وزین ایساتیس وب به خاطر دعوتنامه جی میل تشکر میکنم. این متن را به همین مناسبت پست کرده ام آدرس من در جی میل عبارتست از fafzali@gmail.com

و امّا مطلب: بعد از گذشت 5 ماه از ارائه سرویس Gmail شرگت گوگل این سرویس ایمیل 1000 مگا بایتی همچنان در نسخه بتا به سر می برد . چند سایت اعلام کرده بودند که جی میل ظرف 1 یا 2 ماه آینده رایگان خواهد شد و همه می توانند در آن عضو شوند ولی چنین اتفاقی نیفتاد . ظاهرا شایعه بود. عضویت در جی میل همچنان با دعوت شدن از طرف کسانی که در آن عضو هستند امکانپذیر است و با توجه به اینکه تعداد دعوتنامه هایی که جی میل در اختیار هر عضو قرار می دهد محدود است همچنان این دعوتنامه ها خرید وفروش می شود. البته مسئولین گوگل اعلام کرده بودند که خرید و فروش دعوتنامه های جی میل ممنوع است (البته به ما که تو ایران هستیم این چیزا ربطی به ما نداره کلاً از هفت دولت آزادیم ) و پس از اینکه دیدند کسی به اخطار آنها توجه نکرد دیگر به اعضای خود دعوتنامه نداد و جدیداً هم من متوجه شده ام که فقط به جی میل هایی که فعالیت دارند جی میل می دهد یعنی روزانه تعدادی ایمیل می گیرند و تعدادی می فرستند و این کار را برای این کرده اند که قبلا کسی که عضو جی میل می شد پس از اینکه 6 دعوتنامه در اختیار و قرار می گرفت خودش با آن دعوتنامه ها عضو جی میل می شد و اینجوری 6 دعوتنامه را تبدیل به 6 ایمیل و 36 دعوتنامه می کرد و برای خودش تولیدی جی میل راه می انداخت. با افزایش ایمیلهای با میل باکس فضای بالا کسی دیگه زیاد طالب جی میل نیست . البته این در صورتی هست که با Gmail آشنایی نداشته باشه . برای من که خیلی خوبه خیلی راحت می توانم به ایمیلها و سوالات دوستان پاسخ بدهم . سیستم Inbox جی میل کلاً با ایمیلهای دیگه فرق داره . ارسال و دریافت خیلی سریع تر از میل باکس های سرویسهای ایمیل دیگه انجام می شود. چند روز پیش جی میل یک نرم افزار از سری نوار ابزارهای گوگل با عنوان Gmail Notifier معرفی کرده که با نصب آن آیکون نرم افزار در System tray قرار می گیرد و بدون باز کردن مرورگر می توان از ایمیل های رسیده مطلع شد و در صورتی که ایمیلی دریافت کنید نام فرستنده و موضوع ایمیل و تاریخ ارسال را همان لحظه به شما اطلاع می دهد . همچنین با کلیک راست بر روی آیکون نرم افزار و انتخاب Veiw Inbox خیلی سریع می توانید وارد Inbox خود شوید . این نرم افزار تنها روی ویندوز 2000 و اکس پی و ویندوزهای بعد از آن قابل نصب است . نام نرم افزار : Gmail Notifierناشر : Googleسیستم عامل مورد نیاز: ویندوز 2000 - ویندوز XP- ویندوزهای بعد از XP لینک دانلود: http://toolbar.google.com/gmail-helper حجم فایل : 281 کیلو بایت نوشته شده توسط علیرضا شوقی بیگی

لينک دائمی مطلب

روز پزشک گرامی باد امّا

Hospitals in iran روز پزشک را به همه عزیزان تبریک می گویم. در اینکه پزشکان و کادر مربوطه نهایت سعی و کوشش خود را برای مداوای بیماران و پیشبرد علم پزشکی می نمایند شکی نیست. در اینکه 1000 پزشک  بر اساس آمارتازه منتشر شده بیکارند، هم شکی نیست( هر چند نسبت به بقیه رشته ها آمار بسیار خوبی است). همچنین از افراد با مسئولیت در این شغل نیز که شامل این نوشته نیز نمی شوند پوزش می طلبیم و آنها را همین ابتدا جدا می کنیم.ولی توجه شما را جلب می کنم به اینکه:

- تعدادی از پزشکان متخصص به چیزی به نام زیر میزی عادت دارند!

- کم کم مادیات می شود همه چیز حتی در درمان1

- اگر پول ندارید و مریض شدید باید بمیرید چرا؟ اولاً هزینه های درمان و دارو کمر شکن است. ثانیاً بیمه ها آنقدر کامل و جوابگو نیستند! ثالثاً پزشک و پرستار، هیچ کدام جوابگوی اعمال خود نیستند، اگر در تشخیص یا مراقبت اشتباهی پیش آید و حتی بیمار تلف شود آنقدر سیر بوروکراسی پیگیری و شکایت، کند است که بهتر است صاحبان بیمار فقط فکر تسویه حساب با محل درمان باشند تا شکایت و ... بنابراین خود به خود کیفیت در پناه سایه امنیت عدم پاسخگوئی پائین می آید.

- نکته دیگر در این رهگذر این است که هر چند کادر پرستاران از کمی حقوق خویش گله می کنند ولی اکثر موارد فوت یا وخامت اوضاع بیماران در ایران از مراقبت های بعداز عمل است.

- من برای بررسی بیشتر این موضوع دو جریان واقعی را که اگر خدای ناکرده سرو کارتان به بیمارستانها کشیده شده فراوان می بینید ذکر می کنم:

مورد اول: یکی از بیماران که عمل جراحی آب مروارید انجام داده و بستری است ( داشتن همراه برای بیمار در ایران یعنی معافیت پرستاران از انجام هر گونه مراقبت دلسوزانه ) از درد به خود می پیچد امّا خبری نیست! بنا به اصرار همراه بیمار و البته نبودن پزشک  در محل بنا به گفته پرستار، بالاخره پس از چندین ساعت یک مسکن ناقابل تزریق می شود.

مورد دوم: در یکی از بخشها خانمی که کم خونی شدید دارد بنا به دستور پزشک بستری شده است. بی توجهی کادر مراقبت وپرستاری کاملاً مشهود است و پس از مدتی یکی از پرستاران می گوید پزشک هم امشب برای سرکشی نمی آید؟؟؟ همراهان بیمار هم ترجیح می دهند حداقل بیمارشان ا از این محیط خارج کنند.

اگر از آشنایان شما کسی را می شناسید که در بیمارستانی مشغول به کار است به شما خواهد گفت که چند درصد از مرگ و میر ها جدای از تشخیص ها و اعمال جراحی غلط مربوط به بی انضباطی و عدم حس مسئولیت آنهاست.

پس آیا بهتر نیست:

کمی به فکر بالابردن کیفیتها بود به جای چنه زدن سر حقوق؟

بهتر نیست به جای تقویت آپارتمانها ، سفرهای خارجی، ماکسیماها و ... کمی به فکر کار خود باشیم و حداقل آنرا درست انجام بدهیم و حداقل در پاره ای از موارد کمتر به فکر زیر میز خودباشیم؟

من که فکر نمی کنم پولهائی که از این طرق بدست می آیند اسم دیگری به غیر از خونبها داشته باشند!

بله همین است که قشری از جامعه به هر ضرب و زوری فرزند خود را برای تحصیلات پزشکی میفرستند! بله در این شرایط است که علوم پایه و سایر علوم هم در کشور دور از اذهان می ماند چرا که می بینند یک مهندس که درجه دکتری خود را که طول سنوات آن بیشتر از فوق تخصص پزشکی است گرفته و محقق و استاد دانشگاه است در کرایه منزل خود می ماند. بله تا زمانی که پزشکان ما حق ویزیت و مداوای خود را با دلار محاسبه می کنند اوضاع همین است. البته حق هم دارند چون به سفرهای خارجه و موارد وابسته  عادت دارند. امّا اگر برای همه افراد مملکت حقوقها و دستمزدها با دلار محاسبه شود آیا عدم تعادل فعلی را داشتیم و آیا حداقل یک استاد دانشگاه نمی توانست حداقل کمی عقب تر از یک پزشک باشد؟؟؟

خلاصه کلام من همان حرفی است که در ایران جا افتاده و ریشه در همه مطالب بالا دارد: امیدوارم سرو کار هیچ بنده ای به دوا و دکتر نیفتد که !!!

عکسهای المپیک آتن و بزودی عکس هائی از ...دربند و

photo blog 10 athen olympic6

و بزودی عکس هائی زیبا از: - دختران و پسران تهرانی در تفریحگاههای تهران - عکسهائی جدید از شکنجه در عراق

جهان در سال 2013 -قسمت اول

اشاره: دانش بشری روز بروز با سرعتی دیوانه وار مراحل پیشرفت خود را طی می کند، بطوریکه قرن را میتوان قرن ثانیه ها یا آینده نانو نامید. در زمانی قرار داریم که به آسانی نمیتوان در مورد مسائل نظر داد. بیان منبعی قوی که به شواهد علمی متصل است، برای اینکه حرف علمی زده باشیم لازم و ضروری است، آنچیزی که به اصطلاح "رفرنس" لقب گرفته است، و در دنیای پیشرفته، ملاک درست از نادرست است و در این راه، بدیهی است که هرچند منبع یا ماخذ قویتری داشته باشیم حرفمان پذیرفته تر است ( مگر در جوامعی که هنوز ملاکهای علمی حکمفرمائی نمی کند ). در چنین جوامعی است که می بینیم جدای از تغییرات سیاسی که در دولتمردان آن رخ میدهد، با اراده علمی و آگاه حاکم، جامعه پله های رشد و ترقی را طی می کند و روند تغییرات تکنولوژیکی کوچکترین تأثیر را از تغییرات سیاسی می پذیرد. در چنین جامعه ای است که مردم آن در لایه های مختلف صنفی، حقوقی و سنی، تکلیفشان بر اساس مطالعاتی که منافع ملی را در بر داشته است با افقی روشن ( و بدور از سر درگمی و شوکهای مختلف اقتصادی، فرهنگی و ...) روشن است و به سوی اهداف خود و جامعه، که در چارچوبی دموکراتیک قرار دارد، پویا، شاداب، امیدوار به آینده ، در چارچوب رفاه اجتماعی تعریف شده و بدور از هرگونه استرس و نگرانی، حرکت می کنند. مقاله زیر که " جهان در سال 2013 " نام دارد، بدور از شرایط غیر استاندارد حاکم بر برخی جوامع (بخصوص جوامع در حال رشد)، شرایط رشد و توسعه را از سال 1993 و یک دهه بعد از آن تا سال 2003 بررسی می کند ( هر چند برای کشور ما جنبه الگو خواهد داشت) و پس از آن به پیش بینی هائی در زمینه تکنولوژی و رشد آن و تأثیر آن بر این جامعه می پردازد. نکته حائز اهمیت در این نوشتار، مستند بودن آن به گفتار و نوشتار دانشمندان مطرح در جهان و بعد از آن دید اقتصادی و جهت مالی و سود رسانندگی این تکنولوژی رو به رشد است، که طبیعتا" جنبه های دیگر را میتوان مورد بررسی قرار داد. در جستار و نوشتاری دیگر، و پس از آنکه نظرات شما عزیزان را دریافت کردیم، سعی خواهیم کرد شرایط کشور خود یعنی ایران را، حداقل از دید این مقاله مورد نقد و بررسی قرار دهیم، که در این زمینه بیصبرانه منتظر نظرات و نوشتار ارسالی شما به ما هستیم. جهان ( کشاورزی ) در سال 2013 قسمت اول برای اینکه نوآوریهای بشر را در 10 سال گذشته بتوانیم بررسی کنیم لازم است بدانیم در سال 1993 چه وضعیتی داشتیم؟ آیا تا کنون از خود پرسیده اید که: در سال 1993، چه کسی از تلفن همراه و به این آسانی استفاده میکرد؟ یا از اینترنت؟ یا از پست الکترونیکی؟ یا چه کسی می توانست یک علف کش را بر روی علفهای هرز ، بدون اینکه به محصولات اصلی آسیب برسد بپاشد؟ یا کاهش دادن حشرات و کنه ها با گیاهان؟ یا ساختن پلاستیک از ذرت؟ بله! هیچکس نمی توانست در آن زمان تصور کند که در 10 سال آینده یعنی 2003 به این پیشرفت ها و هزاران پیشرفت دیگر خواهیم رسید. انسان از این همه پیشرفت در چنین زمان کوتاهی متحیر می شود و البته زبان به تحسین خود می گشاید! اما آیا سرعت نوآوریها در آینده کند میشود؟ پاسخ روشن است. البته که نه! نوآوریهای بخش کشاورزی ( بعنوان بخشی از سایر بخشها در علوم ) در سالیان آتی با سرعت ادامه می یابد، اما با اینهمه، شاید مانند قطره ای می ماند در دریای نوآوریهای دنیای پیشرفته صنعتی که در علومی نظیر پزشکی، علوم دفاعی و نظامی، فضانوردی، و صنایع رایانه ای و هر آنچه که فن آوریهای جدید موجب سود آوری می شود رخ میدهد. در واقع سود آوری و منفعت طلبی یک حرکت دهنده قوی در این پیشرفت ها به حساب می آید.از اینرو آخرین پیشرفتها در فن آوری، تولید محصولاتی بیشتر و البته ارزانتر را بهمراه دارد. بله افق بسیار روشن و درخشانی از کشاورزی دیده می شود، تحقیقات بیشتر، بهمراه بکارگیری فن آوریهای جدید کمکی است به بالابردن راندمان، تولید محصولات زراعی و دامی جدید و البته همراه با تولید انبوه محصولات زراعی و حیوانی. ساده اما عمیق یک سؤال: چه فن آوریهائی موجب تغییرات در کشاورزی در 10 سال گذشته شده است؟ یکی از اقتصاد دانان و پیش بینی کنندگان اقتصادی در دانشگاه ایالتی نیو مکزیکو (Lowell Catlett) می گوید پنج فن آوری که ساده هستند، ولی دارای اثر ات بسیار مهم و تأثیر گذاری در بخش کشاورزی، در ده سال گذشته، بوده است را نباید از یاد ببریم: 1- اولین فن آوری، پیدایش GPS و پیشرفت در آن بود. GPS بعنوان ابزاری که موجب دقیق تر شدن فعالیتهای کشاورزی می شود. این امر یک شوک برای کشاورزی بود، بطوریکه در تمام ایلات متحده آمریکا بصورت کامل و فراگیر، مورد استقبال و استفاده قرار گرفت. 2- دومین مورد بیوتکنولوژی بود ( فن آوری زیستی ). "کتلت" میگوید: " این فن آوری در ده سال گذشته از یک طرف موجب مباهات و غرور و از طرفی تنفر از بشر شد، و شاید گویاتر از هر بیانی، بیو تکنولوژی ، این دهه را توصیف می کند." 3- سومین فن آوری تأثیر گذار، رشد روزافزون اینترنت بود. "کتلت" بیان می کند: " این پدیده خیلی وقت پیش بوجود آمد ولی در دهه قبل بود که بطور روزافزون رشد کرد." در حال حاضر ما فقط ورودی و نهاده ( در زمینه کشاورزی نهاده های وارد شده به این بخش در جهت تولید محصول) خود را بیان می کنیم و ارائه میدهیم و این اینترنت است که با فن آوری منحصر به فرد خود میتواند آنها را حتی بفروشد! 4- چهارمین عامل تأثیر گذار را میتوان "بالا رفتن دقت ماهواره های هواشناسی" نامید. به نظر دانشمندان، این پدیده در اواخر دهه گذشته دوران طلائی خود را طی نمود، بطوریکه شاهد ظهور پیش بینی هوا در سطحی از دقت بودیم که بعنوان مثال زمان یخبندان یا بعبارت دیگر خطر سرمازدگی محصولات را با دقت بسیار بالائی بیان می نمود و البته دهها و یا شاید صدها مورد دیگر پیش بینی دقیق دیگر که توسط همین فن آوری با دقتی بیشتر انجام می شود. 5- پنجمین عامل " تلفن همراه " و بعبارتی فن آوری خاص همراه با آن بود! بله درست شنیدید. ممکن است که در ابتدا اثر این مورد کوچک و کمرنگ به نظر برسد، اما اگر به تغییرات تکنولوژیکی که بخصوص در پنج سال گذشته در این فن آوری بعمل آمد، توجه کنیم، اهمیت آن مشخص میشود. این فن آوری موجب صرفه جوئی در وقت پر اهمیت ما می شود، و حقیقتا" روش دسترسی و کار با منابع و نهاده (های کشاورزی) را در مناطق مختلف تغییر داده است. بعنوان مثال( و در داقع بیان یک مثال ساده): شما ممکن است از مزرعه خودتان با یک فروشنده تماس بگیرید، حال یا آنها در همان زمان آماده هستند که به شهر بروید و معامله تان را انجام دهید و یا ممکن است آنها با انبار محلی برای محصول شما هماهنگی کنند که در نهایت محصول را در همان روز و بدون معطلی به دست واسطه یا خریدار میرسانید. ده سال آینده سؤالی دیگر: چه پیشرفت هائی را در تکنولوژی، میتوان تا سال 2013 انتظار داشته باشیم؟ ... ادامه دارد fakhrafzali@spymac.com منبع: اولین دو هفته نامه اینترنتی شرقیان

ماجرای باد و بید

در ابتدای عرایضم، عرض می کنم که این فرمایشات و دیگر فرمایشات!!! البته که سیاسی نیست و کمترین بوئی از قرمه سبزی بدون گوشت ( و طبیعتا" بدون بوی مطبوع گوشت) نیز نمیدهد و نخواهد داد. چرا که ما از سیاست سر در نمی آوریم و نمی خواهیم هم سر در بیاوریم و بقولی مال بد بیخ ریش صاحبش! امّا بعد از این مقدمه واعتراف، که برای همه نوشته هایم صادق است، باید گفت برخی چیزها در جامعه هست، که آدم را یاد جریان بید و باد می اندازد. حال و اوضاع برخی آدما در این مملکت، بیشتر از حتی محصولات زراعی، که به متغیرهای آب و هوائی وابسته است، به متغیرهائی وابسته است که هر کدام نیز به متغیرهای بسیار دیگری وابسته است و .... حال برای اینکه میزان و بالانس زندگی این آدمهای مثل بید، که کم هم نیستند بدستشان بیاید، این عزیزان، باید « ثابتها» را پیدا کنند ( که البته علمی آنهم همین است). شواهد حکایت از ناکامی این اکثریت ) لطفاً برداشت سیاسی اکیداً ممنوع!) در پیدانمودن آن ثابت هائی که می خواهند این متغیرها را به آن وابسته کنند، می باشد. از اینروست که عده ای از مردمان این سزمین کهن، دچار« سرریز فرهنگی » شده اند و بعنوان مثال، برای اینکه اجاره بهای منزل کرایه ای خود را پیش بینی کنند، از اخبار و تفاسیر انواع و اقسام خبرگزاریها و رسانه ها گرفته تا بحث های داغ سر کار و مجلس های مختلف و ... استفاده می کنند ولی هیهات از موفقیت! از طرف دیگر برخی که مثل درختان استوار می مانند، به این بادها نمی لرزند و اصلاً کاری به این ندارند که در این مملکت چه می گذارد؟ راحتِ راحت، عین خیالشان نیست که چه کسی چه میگوید؟ و فلان مسئول و برنامه ریز، چه برنامه ای را می خواهد اجرا کند. انگار هیچ تأثیری برای او و برنامه هایش ندارد و جالب این است که اکثر اوقات در کارها و برنامه هایش، موفق است! حال کجای کار مشکل دارد؟ الله اعلم! بقول معروف، ما که رفتیم باغ ،درخت بید بکاریم، آنقدر بید، بید، که دیگه جای بید ما نبید!!!! حال با این تفاسیر، نظر شما چیست؟ و شما عضو کدام گروهید؟

fakhrafzali@spymac.com

منبع: اولین دو هفته نامه شرقیان

هشدار به فرد (افراد) هزار و یکرنگ: پاسخ ابلهان خاموشی است؟!

این متن، ویژه همه افراد خاکی است.  شاید تکرار واضحاتی است برای آنان که در پس ظاهری معطر از مشکهای آورده شده از گندابها! دست به هر شیطانی می زنند، غافل از خدای خود و حتی نیروئی که خدای یکتا به بندگان دیگر خود عطا کرده است. از همه خوانندگان به خاطر ادبیات نسبتاُ عامیانه ( که بنده بناچار و برای اینکه درک و فهم شخص ( یا اشخاصی ) که می دانم نوشته های بنده را به منظور (اغراض  شیطانی )خاصی دنبال می کنند) نوشته ام و همچنین قبلاُ از سایر بزرگواران پوزش می طلبم.

مردم و بخصوص جوانان ما در این روزها دچار نوعی بی هویتی شده اند. این عارضه چیزی است که آمارو مطالعات نیز آنرا تائید می کنند.

ریشه این بی هویتی در چیست؟

یکی از این عوامل« بی اعتقادی»  برخی از افراد منسوب به  نسل جوان است. میگویند اعتقاد به حتی یک چیز غلط، در بسیاری از مواقع بهتر از بی اعتقادی و هرهری بودن است. درپرتو بی اعتقادی است که شخص در مراحل مختلف دوران رشد و بالندگی اجتماعی و شخصیتی خود اصولاً به رشد فکر نمی کند. و همچون خسی است که در مسیر هر تند باد و یا نسیمی، به هر طرف میرود، چرا؟ چون اصولاً برای این قبیل افراد چرائی قضایا مهم نمی باشد و همیشه اهداف و استفاده ها و شاید لذتهای آنی را بر آن  ترجیح میدهند.

این قبیل افراد، اصولاً دارای معیارها و ملاکهای رشد و نمو اجتماعی نیستند. تعیین کننده اصول این افراد، منابعی هستند که یا هوشیارانه و یا ناآگاهانه شخصیت پاک این افراد را دور زده و آن زمان است که بدون هیچ مانعی دست به هر آلودگی، ناجوانمردی و تچاوز به هر حق و حقوق انسانی، جنسی و ... می زنند. یعنی این قبیل افراد، بیشتر طعمه افراد فاسق و فاسد روزگار می شوند.

از دیگر خصوصیات این افراد «بی اعتقاد»، این است که اصولاً نه تنها گوش شنوائی برای تنبه و بازگشت ندارند بلکه نمی توانند به نقد خویش بپردازند. به قولی ایشان به جای اینکه ابتدا سر در گریبان خویش کنند و پس از نقد خود، به دیگران بپردازند بر عکس، دنبال این هستند تا با راست و دروغ، سر «کچل» خود را در زندگی دیگران کنند مدام به این و آن سرک بکشند تا همچون « کلاغی » با صدای مرده آزار خویش، طعمه ای را ازدهان «روبه صفتان موش صورت» بر گیرند، فارغ از اینکه این طعمه سالهاست در پس لانه موشی، «سم آلوده» بوده است. ( صد رحمت ودرود به کبکی که برای انکار خطای خویش سر در برف فرو می  کند!!!)

این عزیزانِ هزار بار عزیز !!! از دست داده، ( منظور عزیزی است که خود این افراد به خود می گویند و گرنه این افراد هیچ گونه از طرف نوع ما، عزیز خطاب نشده و نخواهند شد ) و یا جگران جگرکی های زیر پلهای ریا! همه وجودشان حسرت و همه کله شان دو گوش دراز فقط برای استراق سمع و دو چشمی که فقط تا نوک بینی را می بینند، هست.

اینها گاهی بی شرمی و وقاهت را در کمال ناجوانمردی به آنجا می رسانند که حریم زندگی خصوصی افراد را هم می پیمایند، ولی دریغ که نمی دانند! اولاً آشیانه مهر و عشق افراد را خداوند حافظ است و خود پاسخ هر گونه عنادی را با چوب بی صدای خویش خواهد داد. البته خداوند بنده خود را آگاه می کند و بنده آگاه نیز با یاری او می داند و می تواند که در هنگام لزوم و پس از اتمام مهلتها و فرجامهای لازم،  قهر الهی را چگونه از آستین خویش بیرون آورد. خداوند، عظیم، قادر، و به هر کاری تواناست. اوست که بنده اش را هم توانائی می بخشد تا واسطه اجرای قهر خویش گردد.

 اما وای به حال بنده ناچیز و عاصی اش، اگر او را به حال خویش واگذارد تا در گندابی که برای خود ساخته روز بروز فرو رود. و آن  خدای بی همتاست که می گوید « و بشّرالصّابرین» و وعده الهی حق است.

کنگره بين المللي " اثرات انسان بر روي کيفيت خاک در مناطق خشک و نيمه خشک" در سپتامبر 2005 و در دانشگاه صنعتي آصفهان برگزار مي شود. در اين سمينار که به همت دانشگاه صنعتي اصفهان، گروه و قطب علمي خاکشناسي و با همکاري مجامع و سازمانهاي داخلي و خارجي برگزار مي شود، تورها و کارگاههاي آموزشي خاصي پيش بيني شده است. براي دريافت اطلاعات بيشتر در اين زمينه مي توانيد به يکي از اين طريق اقدام نمائيد: مراجعه به سایت اینترنتی http://www.iut.ac.ir/cesoil/HISQA.htm ارسال ایمیل به ( دکتر حاج عباسی ) cesoil@cc.iut.ac.ir گذاشتن کامنت در پایان این همین نوشته

شعار دختران مخالف “ سبيل ” : شوهر سيبيلو … هرگز

شعار دختران مخالف “ سبيل ” : شوهر سيبيلو … هرگز ! نظريه هاي متفاوت در باب “ سبيل ” لطفاً بخش نكنيد . دايي بزرگم ، هر چيزي مي خورد ، همه مي فهمند چي خورده است ، چون مواد غذايي به سبيل هايش مي چسبد . يكسره هم ، نوك سبيل هايش توي دهانش است و با دندان هاي جلويي ، آن را مي جود به قول خودش ، مرتبشان مي كند . آدم وقتي اين جور صحنه هاي فجيع را مي بيند ، حالش به هم مي خورد . شايد يكي از اعضاي مذكر خانواده شما هم ، سبيل داشته باشد و يا در ميان اقوام سبيلويتان ، كسي باشد كه با سبيلش ، مثل خالوي بنده رفتار كند ، آن وقت است كه با يادآوري چنين صحنه هاي تهوع آوري ، علت تنفر من را از اين عضو رويشي ! متوجه مي شويد به خصوص وقتي ، رشته موهاي كت و كلفت آن ، داخل ليوان چاي مي رود و خيس مي شود و يا وقتي گرده هاي نارنجي رنگ نمك ، لابه لاي تارهاي آن خودنمايي مي كند . از همه بدتر ، وقتي است كه آب كله پاچه از آن ها مي چكد !يك كم صبر داشته باشيد سبيل گذاشتن ، در دهه 50 مد بود و بسياري از آدم هاي معروف روزگار را فقط با اين عضو به ظاهر تزئيني به خاطر مي آوريم مثل فرهاد ، فريدون فروغي ، كورش يغمايي و باباي خودم كه بد سبيل هايي داشت و خوشبختانه چون تا قبل از بزرگ شدن من ، اين سنت بي ريخت ، از مد افتاد ، آن ها را تراشيد و تا امروز كه سراغش نرفته است تا بعد چه پيش بيايد . حالا ربط پدرم با فرهاد اين ها چه بود ، 20 ، 30 سال ديگر كه من معروف شدم ، معلوم مي شود ، فقط يك كم ! صبر كنيد . « سيما » ، 25 ساله و راديولوژيست است . اين قدر از موي پشت لب بدش مي آيد كه اين تنفر را ، به مردي كه سبيلش را نتراشد ، سرايت مي دهد و با عرض معذرت فراوان ، او را آدم بي شخصيتي مي داند كه قصد خودنمايي دارد . اما من 100 درصد با اين عقيده مخالفم . چون مرداني را مي شناسم كه با وجود برخورداري از سبيل پرپشت ( بزنم به تخته ) ، خيلي با ادب هستند !‌ و خيلي هم از آدم هايي كه يك دانه سبيل محض نمونه ندارند ، باشعورتر هستند . نگار 20 ساله مي گويد : « از نظر سنتي ، سبيل نشانه مردانگي و غيرت است . اما من خوشم نمي آيد . »« شيرين » هم از ديدن موهاي پشت لب مردان ، حالت عجيبي پيدا مي كند ، طوري كه به گفته خود او چنان رعشه بر اندامش مي افتد كه آب قند لازم مي شود . البته اين حالت وقتي به او دست مي دهد كه خواستگاري با سبيل در خانه شان را مي زند اگر اين طوري نباشد وقتي مي رود خيابان بايد يك گالن 200 ليتري آب قند همراهش ببرد ! با اين حال ، ريش و سبيل ملقب به پروفسوري را دوست دارد و شايد عاقبت به يكي از پروفسورها شوهر كند !يكي ديگر مي گويد … يكي ديگر جواب مي دهد اطرافيانم ، كلمه ريش را كه مي شنوند ، نطقشان باز مي شود . يكي مي گويد : « ريش هاي مدل جديد خيلي بد است . هميشه با ديدن بعضي مدل ها ، فكر مي كنم چطوري اين ها را تراشيده اند ؟ » يكي ديگر جواب مي دهد :‌ «‌ خودشان كه درست نمي كنند ، 20 هزار تومان بي زبان ، مي دهند به آرايشگر . آن ها روي صورتشان اين مدل هاي عجيب و جلف را پياده مي كنند . » يكي ديگر با تأسف مي گويد : «‌ يعني هر هفته 20 هزار تومان خرج سبك بازي هايشان مي كنند ؟ بيچاره بابايشان . » يكي ديگر ، اعلام مي كند : « من ديدم كه بعضي پسرها براي خودشان هر جور بخواهند ريش و سبيل مي كشند ! »‌ آن يكي مي پرسد : وا ، چطوري ؟ » و جواب مي شنود : « بار اول ، دوم سخته ، بعد ياد مي گيرند و تندتند مي كشند . » دوباره اولي مي گويد : « زن ها را مسخره مي كنند كه چرا اين قدر جلوي آينه اند ، خودشان بدترند كه … آخر زمان شده به خدا … » و دومي مي گويد :‌ «‌ ريش و سبيل هايشان را بزنند ، نزنند ، بكشند ، ولي ابرو برندارند ! » تار سبيلم گرو بماند با هزار بدبختي ، بحث را برمي گردانم به موضوع شيرين خودمان . « سمانه » كه تازه وارد شده است ، مي پرسد كه سوژه چيست ؟ مي گويم : «‌ نظرت را راجع به سبيل بگو . » بي رودربايستي مي گويد : « اَي ! خيلي چيز كثيفي است و كاربردي ندارد جز اين كه مي شود يك تارش را گرو گذاشت ! » اما نگار عقيده دارد :‌ « الان مسأله حيثيتي و نشانه غيرت بودن سبيل و … همين طور از تعداد طرفدارانش كم شده و كسي كه مي خواهد قولي بدهد نبايد بگويد به اين سبيلم قسم بلكه بايد نازگيس زنش را عنوان كند ، چون غيرت زن ها خيلي بيشتر از بعضي مردها شده است . »‌ « مريم » هم مي گويد :‌ « سبيل خيلي بد است ، به خصوص دخترهاي كم سن و سال ، خيلي بدشان مي آيد . ولي اگر مد بشود ، خوب است . »‌ و ادامه مي دهد : « چون مد است ديگر ! و كسي كه بدون سبيل ، قيافه اش غيرقابل تحمل است ، خجالت نمي كشد . » و در مورد مدل صورتي كه موي پشت لب براي آن لازم است ، توضيح مي دهد : « دماغ گنده ها و كساني كه پشت لب بلند دارند ، بدون سبيل خيلي ضايع هستند ! » فاطمه واژه سبيل را تجزيه مي كند به دو كلمه «‌ سي »‌ و « بيل »‌ و مي گويد : « كسي كه سبيل مي گذارد براي اين كه سي تا بيلش كامل شود ، مجبور است آن را پر نگه دارد وگرنه مردم مسخره اش مي كنند كه 27 بيل و 3 خاك انداز گذاشته نه سي بيل ! »‌ اما فاطمه برعكس بقيه با شنيدن اين واژه آي و واي راه نمي اندازد و مي گويد از سبيل بدون ريش خوشم مي آيد ـ حالا ريش بدون سبيل چقدر تابلوست من نمي دانم ولي بايد چيز مضحكي باشد ـ او اين عضو را ، يكي از نشانه هاي ظاهري مردانگي مي داند و همچنين وجود تمايز زن و مرد را ، داشتن موي پشت لب عنوان مي كند : «‌ مرد و زن اين زمانه ، با سبيل از يكديگر مشخص مي شوند چون بعضي از مردها ، قيافه خيلي زنانه اي دارند . ‌» به طور حتم . او تا به حال با زن هايي كه اندازه و فرم سبيلشان روي هر چي مرد است را كم مي كند ، روبه رو نشده . شايد هم دستگاه هاي الكتروليز و ليزر و اين حرف ها به او اين اجازه را نداده است . فاطمه مي گويد :‌ «‌ بعضي از مردها مثل باباي من اگر سبيل هايشان را بزنند شكل كله پاچه مي شوند ! » اما او هم از نوعي سبيل معروف به « شاه عباسي » كه من نمي دانم چه نوعي است ، بدش مي آيد . درس عبرت سال 77 وقتي بچه هاي تيم ملي ، علي دايي و كريم باقري را به زور گرفتند و سبيل هايشان را تراشيدند دلم خيلي خنك شد ، چون وقتي دو تا آدم به آن معروفي ورمي دارند ، سبيل هاي به آن خفني پشت لبشان سبز مي كنند ، از مرد گمنامي كه من چند روز پيش ، در مترو ديدم چه توقعي داريد ؟ سبيل هايش تا زير چانه اش بود . يكي ديگر هم ديدم كه سبيلش ، مثل دسته دوچرخه بود ! شايد كاري كه با دايي و باقري كردند ، درس عبرتي باشد براي همه كساني كه هوس سبيل گذاشتن به سرشان مي زند و مقررات مناطق محافظت شده را پشت لبشان اجرا مي كنند ! طنز لينک ثابت

آبليمو، منجي زنان در برابر مردان آلوده به ايدز

بازتاب : يك پژوهشگر استراليايي اعلام كرد، با استفاده از آبليمو كه مي‌تواند ويروس ايدز را نابود كند، مي‌توان جان ميليون‌ها زن را كه همسرانشان آلوده به اين ويروس هستند، نجات داد روزنامه «الشرق‌الاوسط» ـ چاپ لندن ـ با اعلام اين خبر نوشت: راجرت شرت، محقق دانشگاه ملبورن گفت: مي‌توان از آبليمو، دارويي به شكل پماد موضعي توليد كرد كه بسيار ارزان و براي مصرف راحت است. اين دانشمند استراليايي، امروز نتايج تحقيقات خود را در كنفرانس بين‌المللي ايدز در بانكوك ـ پايتخت تايلند ـ ارايه مي‌دهد دانشمند مذكور مي‌گويد: با استفاده از اين داروي ارزان، جان ميليون‌ها زن نجات مي‌يابد و به ويژه زنان آفريقايي كه همسرانشان به ويروس ايدز آلوده شده‌اند، مي‌توانند در برابر اين ويروس از خود دفاع كنند. شرت گفت: آبليمو يا ليم ـ نوعي ليموترش ـ در مجامع آسيايي، وسيله بسيار مؤثري براي جلوگيري از بارداري به شمار مي‌آيد، چراكه اين مايع، نطفه را مي‌كشد. راديوي استراليا در اين‌باره به نقل از وي گفت: نتايج اين دارو در آزمايشگاه مثبت بوده است و چنانچه در مطالعات بيمارستاني نيز نتيجه مثبت داشته باشد و بتواند اين ويروس را در داخل بدن زن از بين ببرد، اين دارو به عنوان نابودكننده طبيعي ويروس ايدز و جلوگيري از اين بيماري مطرح مي‌شود

خاک و خاکشناس

خاک، ترکیب پیچیده ای است که در شاخه های مختلف از علوم، مورد بررسی قرار میگیرد. از رشته خاکشناسی soil science که جنبه های زیستی آن را بیشتر از همه مورد توجه قرار میدهد تا رشته های مکانیک خاک که جنبه هائی از خاک را که در احداث سازه های مختلف مورد نیاز است، همه را در بر میگیرد. شاید برای شما جالب باشد که بدانید حتی در ساخت شیره انگور و در قسمت های دیگر از صنایع غذائی و شوینده ها ، در صنایع فولاد، خاک نسوز،چینی، کاشی و حتی دفترچه های بیمه شما که دیگر کاربن نمی خواهد همه از نوعی از خاک در آن استفاده شده است. از دید مهندسین کشاورزی یا خاکشناسان، خاک یک ترکیب پیچیده از ماده های بیوژئوشیمیائی محسوب میشود. متخصصین این رشته سعی می کنند تا سر حد امکان شرایطی را فراهم کنند تا گیاهان در آن امکان رشد و نمو یابند و از این طریق نه تنها امنیت غذائی ملتها را تامین کنند بلکه جلوی سیلابهای ویرانگر و طوفانهای شن نیز گرفته میشود. افزون بر آن خاکها سیستمهای اکولوژیکی فعالی هستند که وظیفه نگهداری گیاهان را بر عهده دارند و تامین کننده آب و مواد غذائی برای گیاهان می باشند. از سوی دیگر هوای لازم برای نگهداری و رشد انبوه میکروارگانیسم هائی که در چرخه ماده های حیاتی دخالت دارند، بوسیله خاک تامین می شود. فعالیت در زمینه فرسایش و حفاظت خاک، در حوزه های فعالیت متخصصین این رشته است. (هر چند که تخصصی تر شدن دروس این رشته و حذف برخی دروس از دوران کارشناسی احساس میشود). جالب است بدانید در یک برنامه حساب شده علمی به موازات احداث یک سد، فعالیت متخصصین حفاظت خاک و آبخیزداری شروع میشود. چرا که این دانشمندان سعی بر این دارند که فرسایش خاک یعنی کنده شدن بیش از حد و حرکت خاک را که فراتر از روند طبیعی آن صورت میگیرد را کند یا متوقف کنند و خاک را تثبیت نمایند. چرا که در غیر اینصورت سدهای احداثی به جز انبار رسوب نخواهند بود و طول عمر سدها کاهش یافته که میلیاردها تومان خسارت مالی در بر خواهد داشت. در این رشته شیمی خاک، حاصلخیزی و تغذیه گیاه و کود، بیولوژی خاک و بیوشیمی، فیزیک خاک، رده بندی و ژنز خاک، فرسایش ( آبی و بادی ) و حفاظت خاک و کیفیت خاک و ... در کلیه سطوح مورد بحث و تحقیق موشکافانه قرار گرفته و این رشته را به رشته ای حیاتی، ظریف اما کاملاً فنی و استراتژیک در دنیا مطرح ساخته است. متاسفانه در زمینه های ذکر شده شکاف بین کشورهای پیشرفته با سایر کشورها زیاد است که تلاش و همت بزرگی را از محققین و مسئولین می طلبد. بعنوان مثال مشکلاتی همچون سیل هائی مثل گلستان و سایر فجایع برای اکثر کشورهای پیشرفته کاملاً حل شده است. اما خاک از دید مهندس عمران، در زمینه های راه و سد و ساختمان، بحثی دیگر و شاید معکوس است، هر چند در برخی زمینه ها همپوشانی را با کار مربوط به خاکشناسان احساس می کنیم. یک مهندس عمران سعی می کند خاک را فشرده کند یعنی عکس کار یک خاکشناس، که از دید بیولوژیکی کار می کند و حتی الا مکان سعی میکند که استحکام را بیشتر کند. شما نشست ابنیه ، ترک برداشتن برخی سازه ها و حتی درز و شکاف جاده و خیابان را دیده اید، که یکی از دلایل آن مربوط به خصوصیات خاک است که شرح مفصل آن در این مقال نمی گنجد.

بنی آدم سرشت از خاک دارند اگر خاکی نباشد آدمی نیست

در مقالات بعدی به جنبه های دیگری از این علم و تازه های آن میپردازیم

منبع: 11:45 PM Soil.amozeshonline.com